آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Unthinkingly

ʌnˈθɪŋkɪŋli ʌnˈθɪŋkɪŋli

معنی unthinkingly | جمله با unthinkingly

adverb formal

از روی بی‌فکری، نابخردانه، به‌طور نسنجیده، فکرنشده، بدون فکر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Unthinkingly, I dialled the number, my fingers shaking.

از روی بی‌فکری شماره را گرفتم، انگشتانم می‌لرزیدند.

She had acted unthinkingly and was punished.

نابخردانه عمل کرده بود و تنبیه شد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد unthinkingly

  1. adverb in a thoughtless manner

لغات هم‌خانواده unthinkingly

  • adverb
    unthinkingly

ارجاع به لغت unthinkingly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unthinkingly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unthinkingly

لغات نزدیک unthinkingly

پیشنهاد بهبود معانی