آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱ شهریور ۱۴۰۴

    Wept

    wept wept

    مصدر:

    weep

    معنی wept | جمله با wept

    گذشته‌ی ساده و شکل سوم فعل weep

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    When Nietzsche Wept is a 1992 novel by Irvin D. Yalom.

    وقتی نیچه گریست رمانی نوشته‌ی اروین د. یالوم است که در سال ۱۹۹۲ منتشر شد.

    She wept uncontrollably at the news of her father's passing.

    پس از شنیدن خبر فوت پدرش بی‌اختیار اشک ریخت.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد wept

    1. verb to fall or let fall in drops of liquid
      Synonyms:
      dropped dripped leaked exuded oozed dribbled trickled cried sobbed wailed moaned bawled grieved lamented yammered torn
    1. verb shed tears because of sadness, rage, or pain
      Synonyms:
      cried sobbed wailed bawled howled blubbered yowled keened
      Antonyms:
      laughed
    1. verb to flow or leak out or emit something slowly
      Synonyms:
      oozed seeped bled exuded leached percolated transuded transpired
    1. verb to express emotion, such as grief, sadness, or joy, by shedding tears.
      Synonyms:
      cried

    سوال‌های رایج wept

    معنی wept به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «wept» در زبان فارسی به «گریست» یا «اشک ریخت» ترجمه می‌شود.

    «wept» شکل گذشته‌ی فعل «weep» است و معمولاً برای توصیف گریه‌ی عمیق و احساسی به کار می‌رود. این واژه برخلاف «cry» که می‌تواند به هر نوع گریه‌ای اشاره داشته باشد، بار معنایی احساسی و شاعرانه‌تری دارد و غالباً در متون ادبی، داستان‌ها و نوشتارهای رسمی دیده می‌شود. برای مثال، جمله‌ی «She wept silently after hearing the news» نشان می‌دهد که فرد به صورت آرام و درونی گریه کرده است، و این نوع بیان حس عمیق‌تر و ظریف‌تری از اندوه یا تأثر را منتقل می‌کند.

    از نظر سبکی، «wept» اغلب در نوشتار رسمی یا ادبی کاربرد دارد و کمتر در مکالمات روزمره شنیده می‌شود. استفاده از این واژه به نویسنده یا گوینده امکان می‌دهد تا احساسات شخصیت‌ها یا حالت‌های روانی را با دقت و ظرافت بیشتری منتقل کند. برای مثال، در رمان‌ها و اشعار، «wept» برای ایجاد فضایی پر از احساس، اندوه یا تأثر عاطفی کاربرد دارد و خواننده را به عمق تجربه‌ی انسانی شخصیت‌ها نزدیک می‌کند.

    «wept» می‌تواند با توصیف‌های اضافی همراه شود تا شدت و کیفیت گریه را مشخص کند. عباراتی مانند «wept bitterly» یا «wept uncontrollably» شدت احساس را نشان می‌دهند و به تصویرگری دقیق‌تر حالت روانی فرد کمک می‌کنند. این ویژگی باعث شده است که «wept» در متون احساسی، داستان‌های تراژیک و روایت‌های شخصی اهمیت ویژه‌ای داشته باشد.

    از دیدگاه تاریخی و ادبی، «wept» در متون کلاسیک انگلیسی و ترجمه‌های ادبی به وفور دیده می‌شود. شاعران و نویسندگان قرون گذشته از این واژه برای بیان اندوه، فقدان یا لحظات دردناک استفاده می‌کردند، و همین امر نشان‌دهنده‌ی ارزش معنایی و سبک‌شناختی آن در زبان است. استفاده از «wept» به جای «cried» در این متون، فضایی لطیف و شاعرانه ایجاد می‌کند که با شدت عاطفی متن هماهنگ است.

    «wept» واژه‌ای است که با بیان احساسات عمیق و حالات درونی فرد پیوند دارد و نقش مهمی در انتقال تجربه‌های انسانی و بیان حالات عاطفی پیچیده ایفا می‌کند. این واژه نه تنها به بیان گریه‌ی فیزیکی محدود نمی‌شود، بلکه وسیله‌ای برای القای حس غم، تأثر و شدت عاطفی در زبان انگلیسی است و یادگیری کاربرد دقیق آن برای زبان‌آموزان و علاقه‌مندان به ادبیات اهمیت ویژه‌ای دارد.

    ارجاع به لغت wept

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «wept» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wept

    لغات نزدیک wept

    • - went
    • - wentletrap
    • - wept
    • - werable
    • - were
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    self-determination seldom solidarity same here spectral splentic stand the test of time start from scratch bus start over strongly recommend subconsciously arrange cognation piccalilli عدلیه تفاصیل مبادی آداب پیراهن پرنده پا بلوط بازو آشغال ماهی شمشیری ماهی هادوک ماهی کف‌زی ماهی اسنپر ماهی سی بس ماهی فرشته‌ای
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.