آخرین به‌روزرسانی:

Whisper Softly

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

به آرامی زمزمه کردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

He whispered softly in her ear.

او به آرامی در گوشش زمزمه کرد.

Whisper softly so you don't wake the baby.

آرام زمزمه کن تا بچه را بیدار نکنی.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت whisper softly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «whisper softly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/whisper-softly

لغات نزدیک whisper softly

پیشنهاد بهبود معانی