۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚
خرید با تخفیف

    Wilder

    ˈwaɪldər ˈwaɪldə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت عالی:

      wildest

    معنی

    noun adverb B2
    سرگردان و آواره بودن، متحیر کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد wilder

    1. adjective involving risk or danger
      Synonyms:
      riskier rougher uglier hotter heavier dirtier fiercer stormier rowdier unrulier madder crazier denser nuttier dafter dottier
    1. adjective in a natural state; not tamed or domesticated or cultivated
      Synonyms:
      denser lusher freer rougher weedier
      Antonyms:
      tamer gentler
    1. adjective marked by extreme lack of restraint or control
      Synonyms:
      madder angrier
      Antonyms:
      calmer milder tamer
    1. adjective dissolute
      Synonyms:
      looser ruder
    1. adjective without a basis in reason or fact
      Synonyms:
      off faster gayer idler
    1. adjective not submitting to discipline or control
      Synonyms:
      unrulier
    1. noun United States writer and dramatist (1897-1975)
      Synonyms:
      Thornton Wilder thornton niven wilder Thornton Wilder
    1. noun United States filmmaker (born in Austria) whose dark humor infused many of the films he made (1906-2002)
      Synonyms:
      billy wilder Samuel Wilder

    ارجاع به لغت wilder

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «wilder» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wilder

    لغات نزدیک wilder

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه