امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Winter Solstice

American: ˈwɪntərˈsɒlˌstɪs British: ˈwɪntəˈsɒlstɪs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
نجوم انقلاب زمستانی، خوریست زمستانی، کوته‌روز (کوتاه‌ترین روز سال؛ لحظه‌ای که خورشید به پایین‌ترین نقطه در آسمان می‌رسد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- Winter solstice marks the longest night of the year.
- انقلاب زمستانی طولانی‌ترین شب سال را رقم می‌زند.
- Many cultures celebrate the winter solstice.
- بسیاری از فرهنگ‌ها انقلاب زمستانی را جشن می‌گیرند.
- The winter solstice signals the return of longer days ahead.
- انقلاب زمستانی نشانگر بازگشت روزهای طولانی‌تری است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد winter solstice

  1. noun the solstice that marks the onset of winter, at the time of the shortest day, about 22 December in the northern hemisphere and 21 June in the southern hemisphere; the solstice in December when the sun reaches its minimum declination

ارجاع به لغت winter solstice

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «winter solstice» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/winter-solstice

لغات نزدیک winter solstice

پیشنهاد بهبود معانی