فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Wormhole

ˈwɜːrmhoʊl ˈwɜːmhəʊl

شکل جمع:

wormholes

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

کرم‌خوردگی، موریانه‌خوردگی (سوراخی که در چوب و غیره توسط کرم ایجاد شده است.)

The wormhole in the apple was a sign of decay.

کرم‌خوردگی در سیب نشانه‌ی پوسیدگی بود.

The furniture had a hidden wormhole that led to a secret compartment.

مبلمان دارای یک موریانه‌خوردگی پنهان بود که به یک محفظه‌ی مخفی منتهی می‌شد.

noun countable

فیزیک کرم‌چاله (مفهومی در فیزیکِ نظری است و مثل تونلی عمل می‌کند که دو نقطه‌ی بسیار دور در مکان و حتی زمان را به هم وصل می‌کند.)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Scientists believe wormholes could be used for time travel.

دانشمندان بر این باورند که از کرم‌چاله‌ها می‌توان برای سفر در زمان استفاده کرد.

The science fiction novel explored the concept of a wormhole.

رمان علمی تخیلی مفهوم کرم‌چاله را بررسی می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت wormhole

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wormhole» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wormhole

لغات نزدیک wormhole

پیشنهاد بهبود معانی