امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Writhen

American: ˈrɪðən British: ˈrɪðən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective adverb
پیچ‌خورده، تاب‌خورده، درهم پیچیده، عبوس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت writhen

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «writhen» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/writhen

لغات نزدیک writhen

پیشنهاد بهبود معانی