با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Writhen

American: ˈrɪðən British: ˈrɪðən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective adverb
پیچ‌خورده، تاب‌خورده، درهم پیچیده، عبوس
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت writhen

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «writhen» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/writhen

لغات نزدیک writhen

پیشنهاد بهبود معانی