فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

آبنما به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

منظره‌ی دریا و غیره

فونتیک فارسی

aabnamaa
اسم

seascape, waterscape

آبنمای خط ساحلی خیره‌کننده بود.

The seascape of the shoreline was breathtaking.

ساحل آبنمایی زیبا داشت.

The beach had a beautiful waterscape.

سرچشمه

فونتیک فارسی

aabnamaa
اسم

source of spring, the main well of a qanat

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

آبنما یک شگفتی طبیعی بود.

The source of spring was a natural wonder.

روستا به آبنمایش معروف بود.

The village was known for its source of spring.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت آبنما

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آبنما» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آبنما

لغات نزدیک آبنما

پیشنهاد بهبود معانی