آخرین به‌روزرسانی:

آتش‌پاره به انگلیسی

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: آتشپاره

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / aatash paare /

مجازی firebrand, fireball, clever, handful, perisher, pest, ember, vigorous, energetic

چابک

او به‌عنوان یک فعال آتشپاره شناخته می‌شد و همیشه برای عدالت اجتماعی مبارزه می‌کرد.

She was known as a fireball activist, always fighting for social justice.

رهبر آتش‌پاره با سخنرانی پرشور خود الهام‌بخش جمعیت شد.

The firebrand leader inspired the crowd with her passionate speech.

اسم
فونتیک فارسی / aatash paare /

عامیانه spark, sparkle, flare, scintilla

پاره‌ی آتش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

آتش‌پاره‌ی شرایط ناگهانی در طول شب برای کمک علامت داد.

The emergency flare signaled for help during the night.

این هنرمند از یک آتشپاره‌ی رنگ برای بهتر کردن نقاشی استفاده کرد.

The artist used a sparkle of color to enhance the painting.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آتش‌پاره

  1. مترادف:
    جلد چابک زرنگ فرز
  1. مترادف:
    بدجنس حیله‌گر موذی
  1. مترادف:
    شرور شریر
  1. مترادف:
    اخگر
  1. مترادف:
    شیطان ناقلا
  1. مترادف:
    فتنه‌جو فتنه‌گر

ارجاع به لغت آتش‌پاره

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آتش‌پاره» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آتش‌پاره

لغات نزدیک آتش‌پاره

پیشنهاد بهبود معانی