آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: سه‌شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۴

    ارضا به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / erzaa /

    gratification, making satisfied, satisfaction, contentment, making content, quenching, slaking, appeasement

    gratification

    making satisfied

    satisfaction

    contentment

    making content

    quenching

    slaking

    appeasement

    خشنودسازی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    ارضای تشنگی (رفع عطش)

    the satisfaction of one's thirst

    دست‌یابی به اهداف شخصی معمولاً به احساس ارضا منجر می‌شود.

    Achieving personal goals often leads to a feeling of making satisfied.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد ارضا

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    اقناع ترضیه خشنود خشنودی راضی قانع

    سوال‌های رایج ارضا

    ارضا به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «ارضـا» در زبان انگلیسی معمولاً به satisfaction یا در زمینه‌های خاص‌تر به gratification ترجمه می‌شود. اگر منظور ارضای جنسی باشد، واژه‌ی orgasm یا sexual satisfaction نیز به‌کار می‌رود؛ با این حال، بسته به زمینه، ترجمه‌ی دقیق ممکن است تغییر کند.

    ارضـا مفهومی چندلایه و انسانی است که می‌تواند هم به بُعد فیزیکی و هم به بُعد روانی و عاطفی تجربه‌ی انسان مربوط شود. در معنای کلی، ارضا زمانی رخ می‌دهد که نیاز یا خواسته‌ای – اعم از جسمی، روانی، اجتماعی یا معنوی – به شکلی مؤثر پاسخ داده شود. وقتی انسان به خواسته‌ای می‌رسد یا نیازی از او برآورده می‌شود، حالتی از رضایت، آرامش یا لذت را تجربه می‌کند که آن را ارضا می‌نامند.

    در روان‌شناسی، ارضا نقشی کلیدی در انگیزش انسان‌ها دارد. نظریه‌هایی مثل نظریه‌ی سلسله‌مراتب نیازهای مازلو بر این نکته تأکید دارند که انسان برای رسیدن به خودشناسی و تحقق خود، ابتدا باید نیازهای پایه‌ای‌اش – از جمله نیاز به امنیت، عشق، و احترام – را ارضا کند. اگر این نیازها نادیده گرفته شوند یا سرکوب شوند، فرد ممکن است دچار اضطراب، افسردگی، یا احساس پوچی شود. بنابراین، ارضا در معنای روانی، ابزاری برای حفظ تعادل درونی و سلامت ذهنی است.

    در زمینه‌ی روابط انسانی، به‌ویژه روابط عاطفی و جنسی، ارضا نه‌تنها بعدی فیزیکی دارد، بلکه عمیقاً به ارتباط عاطفی، درک متقابل، و اعتماد میان دو فرد وابسته است. ارضای واقعی در این بُعد زمانی اتفاق می‌افتد که رابطه‌ای سالم، محترمانه و آگاهانه میان طرفین وجود داشته باشد. رضایت جنسی در یک رابطه‌ی پایدار، نه‌تنها به ایجاد احساس نزدیکی و امنیت کمک می‌کند، بلکه در کیفیت زندگی فردی و جمعی نیز تأثیرگذار است. به همین دلیل، بسیاری از متخصصان بر لزوم گفت‌وگو، آموزش، و آگاهی در این زمینه تأکید دارند.

    فراتر از نیازهای فیزیکی یا روانی، ارضا می‌تواند مفهومی عمیق‌تر و معنوی نیز داشته باشد. بسیاری از افراد با انجام کارهای خلاقانه، کمک به دیگران، یا پیروی از مسیرهای معنوی، احساس ارضا یا رضایتمندی درونی پیدا می‌کنند. این نوع ارضا، اغلب با احساس معنا، هدف، یا اتصال به چیزی بزرگ‌تر از خود همراه است. در این معنا، ارضا دیگر فقط رفع نیاز نیست، بلکه تجربه‌ای از پُر بودن، رشد و شکوفایی درونی است؛ تجربه‌ای که انسان را از سطح بقا به سطح شکوفایی می‌رساند.

    ارجاع به لغت ارضا

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «ارضا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ارضا

    لغات نزدیک ارضا

    • - ارشمیدس
    • - ارض
    • - ارضا
    • - ارضا کردن
    • - ارضا نشدنی
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    eventually everlasting every one every other day exchange student exercise authority let go horny matcha pollen ghee tick off sine Ju quartz سبیل زن‌ذلیل ستبر سترگ سجود اتراق کردن اولویت بالاخره محابا پلمب پلمب کردن افتادن انداختن تزیین کردن وهله
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.