۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

انباشته به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

ambaashte
congeries, cramped, heap, hill, mass, pile, pocket, ruck, stack, stockpile, store

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد انباشته

  1. مترادف:
    آکنده انبوه پر سرشار لبالب مالامال متراکم مشحون ممتلی مملو
    متضاد:
    تهی خالی

ارجاع به لغت انباشته

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «انباشته» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/انباشته

لغات نزدیک انباشته

پیشنهاد بهبود معانی