to be counted with fingers, few, a handful, scant, negligible, not many, inconsiderable
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
یکی از اشعار انگشتشمار او
one of her few poems
تعدادی انگشتشمار از شرکتکنندگانی که دیر رسیدند
The number of participants who arrived late was negligible
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «انگشتشمار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/انگشتشمار