ایمان به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
باور، اعتقاد
فونتیک فارسی
'imaan
اسم
faith, belief, creed, reliance, trust, persuasion, credence, faithfulness
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- ایمان روح را از زندان بدن آزاد می‌کند.
- Faith liberates the soul from the body's prison.
- ایمان من به پاکی سرشت انسان
- my belief in the goodness of human nature
مترادف و متضاد ایمان
- اطمینان، اعتقاد، باور، باورداشت، عقیده، گرویدن
ارجاع به لغت ایمان
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «ایمان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ایمان
لغات نزدیک ایمان
- - ایمائ
- - ایماق
- - ایمان
- - ایمان بازیافته
- - ایمان داشتن