with all one's heart, wholeheartedly, faithfully
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او بادلوجان از تصمیم دوستش جهت تغییر مسیر شغلیاش حمایت کرد.
She wholeheartedly supported her friend's decision to change her career path.
او بادلوجان قبول کرد که به دوستش کمک کند تا از آپارتمان اسبابکشی کند.
She wholeheartedly agreed to help her friend move out of the apartment.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بادلوجان» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بادلوجان