windy, drafty, breezy
بندر بادی
windy harbor
بادبادک در آسمان بادی اوج گرفت.
The kite soared high in the windy sky.
wind-, wind-powered, air-, pneumatic-
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
آسیاب بادی
windmill
تفنگ بادی
air gun
start, beginning
در بادی امر
in the beginning
بادی فصلی جدید در زندگی هم هیجانانگیز و هم دلهرهآور است.
The beginning of a new chapter in one's life can be both exciting and intimidating.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بادی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بادی