کالبدشناسی arm, branchi-, branchio-
کودک محکم به بازوی مادرش چسبید.
The baby clung tightly to her mother's arm.
سرباز تفنگش را بر بازویش حمل کرد.
The soldier carried his rifle in his right arm.
pickup, arm, crank
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بازوی در
doorpost
بازوی متحرک
boom
کلمهی «بازو» در زبان انگلیسی به arm ترجمه میشود.
«بازو» یکی از بخشهای اصلی اندام فوقانی بدن انسان است که از شانه تا آرنج امتداد دارد و نقش مهمی در انجام حرکات و فعالیتهای روزمره ایفا میکند. این عضو، شامل استخوانها، عضلات، رگها و اعصاب است که به انسان امکان میدهد انواع حرکات پیچیده و ظریف را انجام دهد، از جمله بلند کردن اشیاء، گرفتن، فشار دادن و حرکات ظریف دست.
از نظر زیستی و آناتومیکی، بازو شامل استخوان بازو (هومروس)، عضلات مختلف مانند دوسر بازویی (بایسپس) و سهسر بازویی (تریسپس) است که با همکاری یکدیگر عملکردهای حرکتی و قدرتی متنوعی را فراهم میآورند. همچنین، عروق خونی و اعصاب مهمی از بازو عبور میکنند که تغذیه و کنترل حرکتی دست را امکانپذیر میکنند.
در زبان فارسی، «بازو» علاوه بر کاربرد فیزیکی و آناتومیکی، بار معنایی استعاری و نمادین نیز دارد. این واژه معمولاً نماد قدرت، حمایت و یاری است. مثلاً در ادبیات و سخنان روزمره، «بازوی کمکرسان» یا «بازوی قوی» به کسی گفته میشود که در شرایط سخت پشتیبان و یاریدهنده است. این کاربرد استعاری نشاندهنده اهمیت نقش بازو در مفهوم کلی قدرت و همراهی است.
از منظر فرهنگی و هنری، بازو به عنوان عضوی از بدن که نشاندهنده توانایی و فعالیت است، در نقاشیها، مجسمهها و ادبیات به صورت نمادین به کار میرود. این نمادگرایی میتواند به نمایش قدرت جسمانی، تلاش، کار و حتی مقاومت اشاره داشته باشد. شاعران و نویسندگان فارسی بارها از این واژه برای بیان مفاهیم انسانی و اجتماعی بهره بردهاند.
«بازو» عضوی است کلیدی در ساختار بدن انسان که علاوه بر اهمیت فیزیکی، معنای فرهنگی و نمادین نیز دارد. آشنایی با کاربردهای مختلف این واژه، فهم عمیقتری از زبان و ارتباطات فرهنگی را ممکن میسازد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بازو» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بازو