با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

بازو به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • فاصله‌ی بین شانه تا آرنج
  • فونتیک فارسی

    baazoo
  • اسم
    کالبدشناسی arm, branchi-, branchio-
    • - کودک محکم به بازوی مادرش چسبید.

    • - The baby clung tightly to her mother's arm.
    • - سرباز تفنگش را بر بازویش حمل کرد.

    • - The soldier carried his rifle in his right arm.
  • دسته، اهرم
  • فونتیک فارسی

    baazoo
  • اسم
    pickup, arm, crank
    • - بازوی در

    • - doorpost
    • - بازوی متحرک

    • - boom
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد بازو

ارجاع به لغت بازو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بازو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بازو

لغات نزدیک بازو

پیشنهاد بهبود معانی