آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۴

    برعکس به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    صفت قید
    فونتیک فارسی / bar'aks /

    vice versa, on the contrary, converse, unlike, conversely, reverse, counter

    vice versa

    on the contrary

    converse

    unlike

    conversely

    reverse

    counter

    معکوس، وارونه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    برعکس آنچه که گفتی صحرا هم می‌تواند بارور باشد.

    Contrary to what you said, even the desert can be productive.

    او طرف‌دار کمونیست‌ها نیست، برعکس از آن‌ها بدش می‌آید.

    He does not support the communists, on the contrary, he dislikes them.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد برعکس

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    باژگونه وارو وارونه واژگونه
    مترادف:
    برخلاف برضد
    مترادف:
    بالعکس
    مترادف:
    به‌رغم
    مترادف:
    خلاف

    سوال‌های رایج برعکس

    برعکس به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «برعکس» در زبان انگلیسی به opposite یا reverse ترجمه می‌شود.

    «برعکس» به حالتی اشاره دارد که چیزی به طور معکوس یا خلاف جهت معمول یا انتظار انجام می‌شود یا وجود دارد. این واژه نشان‌دهنده‌ی تفاوت، تضاد یا وارونگی در موقعیت، جهت، حالت یا معنا است. به عبارت دیگر، وقتی چیزی «برعکس» است، وضعیت یا ترتیب آن برخلاف حالت معمول یا طبیعی آن است و می‌تواند در زمینه‌های مختلف کاربرد داشته باشد؛ از جمله در زبان، تفکر، فیزیک و زندگی روزمره.

    از نظر معنایی، «برعکس» می‌تواند به معنای خلاف جهت یا خلاف حالت اصلی باشد. به عنوان مثال، وقتی می‌گوییم «او برعکس من فکر می‌کند»، یعنی نظر او کاملاً متفاوت یا مخالف نظر من است. در فیزیک و ریاضیات نیز «برعکس» به معنای وارون یا معکوس است؛ مثلاً در هندسه، برعکس یک جهت، جهت مخالف آن است و در ریاضیات، برعکس عددی به معنای معکوس آن است (مثل معکوس عدد 2 که ½ است).

    کاربرد «برعکس» در زبان روزمره بسیار گسترده است و در موقعیت‌های مختلف برای بیان تضاد، تغییر جهت، یا حتی بیان شوخی و طنز به کار می‌رود. مثلاً وقتی می‌گوییم «لباس‌هایت را برعکس پوشیدی»، منظور این است که لباس‌ها به شکل وارونه یا نادرست پوشیده شده‌اند. همچنین در جملات سوالی و خبری می‌توان از «برعکس» برای نشان دادن تفاوت نظر یا نتیجه انتظار استفاده کرد.

    در علوم انسانی و فلسفه، مفهوم «برعکس» می‌تواند به بررسی دیدگاه‌های متفاوت و تضادهای فکری منجر شود. فهمیدن دیدگاه‌های برعکس به انسان کمک می‌کند تا جهان‌بینی گسترده‌تری داشته باشد و مسائل را از زوایای مختلف ببیند. این امر نقش مهمی در تقویت تفکر انتقادی و گفت‌وگوهای سازنده دارد.

    «برعکس» مفهومی کلیدی و پرکاربرد است که هم در زندگی روزمره و هم در حوزه‌های علمی و فکری نقش بسزایی دارد. این واژه به ما یادآوری می‌کند که دنیا و واقعیت‌ها اغلب پیچیده و چندبعدی هستند و دیدن چیزها از زاویه برعکس می‌تواند به درک عمیق‌تر و کامل‌تر مسائل کمک کند.

    ارجاع به لغت برعکس

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «برعکس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/برعکس

    لغات نزدیک برعکس

    • - برطرف نشدنی
    • - برطرف نشده
    • - برعکس
    • - برعکس کردن
    • - برعلیه
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    conversationalist copilot cornerstone cornstarch eid al-adha eleventh eliot elude emergence emergent empathetic empowerment ethics evan even-tempered پرورش ایاب و ذهاب راسخ رسوخ رشک رشک بردن رعیت رفعت روزن رهگذر زادبوم زرتشت زرشک زرشکی ساروج
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.