audience, crowd, viewers, watchers, beholders, spectators, onlookers
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
تصادف خودرو در حالت آهسته ضبط شد و به بینندگان امکان داد تا تمام جزئیات برخورد را ببینند.
The car crash was captured in slow motion, allowing the viewers to see every detail of the impact.
غروب زیبا حس حیرت را در بینندگان ایجاد کرد.
The beautiful sunset struck a sense of awe in the onlookers.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بینندگان» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بینندگان