signboard, tableau, picture, board, chart, tablet, shingle
signboard
tableau
picture
board
chart
tablet
shingle
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
تابلوی آگهی
bulletin board
تابلوی نقاشی
painting tableau
او درست زیر تابلو نقاشی ایستاده بود.
She was standing directly beneath the painting.
آگهیهای خوراک و پوشاک در تابلو اعلانات کنار جاده
food and clothes advertisements on the billboards along the road
عکس را به تابلو سنجاق کنید.
Pin the photo to the board.
تابلو نشان میداد که شهر بعدی ۲۰ مایل جلوتر است.
The signpost indicated that the next town was 20 miles ahead.
تابلو به بازدیدکنندگان هشدار میداد که به حیوانات غذا ندهند.
The sign cautioned visitors not to feed the animals.
تابلو روی دیوار کج بود و نیاز به صاف کردن داشت.
The picture on the wall was skewed and needed straightening.
کلمهی «تابلو» در زبان انگلیسی معمولاً به painting (نقاشی)، sign (علامت یا تابلوی راهنما)، یا board (تابلو اعلانات، تابلو برق) ترجمه میشود؛ بسته به نوع و کاربرد آن.
در زبان فارسی، «تابلو» واژهای چندمنظوره است که در موقعیتهای گوناگون بهکار میرود و میتواند معنای متفاوتی داشته باشد. اصلیترین معانی آن عبارتاند از:
تابلو هنری (نقاشی یا اثر هنری):
در این معنا، تابلو اشاره به اثری هنری است که معمولاً روی بوم یا کاغذ کشیده شده و قاب گرفته شده است. این نوع تابلوها معمولاً برای تزئین دیوار خانه، گالری هنری یا موزهها استفاده میشوند. مثلاً: «یک تابلو از ونگوگ در اتاق نشیمن آویزان کردهاند.»
در انگلیسی، به این نوع «تابلو» معمولاً painting یا artwork گفته میشود.
تابلو اطلاعرسانی یا راهنما:
در این معنا، تابلو اشاره به نوشتهای دارد که برای راهنمایی یا اطلاعرسانی در مکانهای عمومی نصب میشود. مثل تابلوهای خیابان، تابلوهای فروشگاه، یا تابلوهای راهنمایی و رانندگی. مثلاً: «تابلوی ورود ممنوع را ندیدی؟»
در انگلیسی، به این نوع تابلو sign یا signboard گفته میشود.
تابلو برق یا تابلو کنترل:
در حوزهی صنعت و برق، «تابلو» به محفظهای گفته میشود که تجهیزات برقی، کلیدها، فیوزها و مدارها در آن قرار میگیرند و برای کنترل جریان برق در ساختمان یا ماشینآلات استفاده میشود.
در انگلیسی، به آن electrical panel یا control board میگویند.
اصطلاح عامیانه:
در زبان عامیانهی فارسی، «تابلو بودن» گاهی بهمعنای «واضح بودن»، «لو رفتن»، یا «ناخوشایند جلوه کردن» است. مثلاً: «خیلی تابلوئه که داری دروغ میگی!»
در انگلیسی برای این کاربرد، ممکن است از اصطلاحهایی مثل it's obvious یا it's so obvious you're lying استفاده شود.
واژهی «تابلو» از زبان فرانسوی (tableau) وارد فارسی شده و در زبان فارسی بهمرور معانی متنوعتری به خود گرفته است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تابلو» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تابلو