فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

تابلو به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

پرده، تصویر، بوم

فونتیک فارسی

taablõ
اسم

signboard, tableau, picture, board, chart, tablet, shingle

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

تابلوی آگهی

bulletin board

تابلوی نقاشی

painting tableau

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تابلو

  1. مترادف:
    بوم پرده
  1. مترادف:
    تصویر منظره
  1. مترادف:
    تخته‌سیاه
  1. مترادف:
    انگشت‌نما

ارجاع به لغت تابلو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تابلو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تابلو

لغات نزدیک تابلو

پیشنهاد بهبود معانی