فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

تحلیل به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • فونتیک فارسی

    tahlil
  • analysis, absorption, dissoiving, decomposition, corrosion, resolution, wasting, loss
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد تحلیل

ارجاع به لغت تحلیل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تحلیل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تحلیل

لغات نزدیک تحلیل

پیشنهاد بهبود معانی