فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

تنهایی به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

تنها بودن

فونتیک فارسی

tanhaayi
اسم

solitude, lonesomeness, isolation, loneliness, solitariness, desolation, friendlessness

او تنهایی و خشم خود را در دفتر خاطرات خود بروز داد.

Into her diary she discharged her loneliness and anger.

زنی که در تنهایی خودساخته‌اش محبوس شده بود.

A woman who was encased in her own self-made loneliness.

بدون شخص دیگر

فونتیک فارسی

tanhaayi
قید

عامیانه by oneself, alone, singly

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

او خانه را خودش به تنهایی ساخت.

He built the house all by himself.

او به تنهایی سه پرس از خوراک سبزیجات را خورد.

He ate three helpings of the vegetable dish all by himself.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تنهایی

  1. مترادف:
    اعتزال انزوا انفراد عزلت گوشه‌نشینی
  1. مترادف:
    خلوت
  1. مترادف:
    تجرد

ارجاع به لغت تنهایی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تنهایی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تنهایی

لغات نزدیک تنهایی

پیشنهاد بهبود معانی