آخرین به‌روزرسانی:

تپل به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

کمی چاق، تپلی

فونتیک فارسی

topol
صفت

roly-poly, plump, full, pudgy, buxom, fleshy, chubby, fattish

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

دختر تپل

a fleshy girl

زری تپل است، ولی چاق نیست.

Zary is plump but not fat.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تپل

  1. مترادف:
    چاق فربه گرد و چاق

سوال‌های رایج تپل

تپل به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «تپل» در زبان انگلیسی به chubby یا plump ترجمه می‌شود.

تپل کلمه‌ای است که برای توصیف کسی یا چیزی استفاده می‌شود که کمی چاق یا گوشتالو است، اما معمولاً بار معنایی آن خنثی یا حتی مهربانانه است و کمتر بار منفی دارد. وقتی می‌گوییم کسی «تپل» است، معمولاً منظور چاقی ملایم یا طبیعی بدن آن فرد است و این توصیف می‌تواند حالت صمیمی و دوست‌داشتنی هم داشته باشد، نه لزوماً انتقاد یا تمسخر.

در زبان فارسی، «تپل» بیشتر برای کودکان یا افراد با اندامی نرم و خوش‌تراش استفاده می‌شود و به عنوان یک ویژگی زیباشناسانه یا دوست‌داشتنی دیده می‌شود. این کلمه برخلاف واژه‌های منفی‌تر مانند «چاق» یا «فربه» بار مثبت‌تری دارد و معمولاً نشان‌دهنده‌ی یک حالت سالم و شاداب است.

در زبان انگلیسی هم معادل‌هایی مانند «chubby» یا «plump» همین مفهوم را می‌رسانند؛ به طور مثال، وقتی از «chubby cheeks» (گونه‌های تپل) صحبت می‌کنیم، منظور گونه‌های نرم و پر است که معمولاً جذاب و سالم به نظر می‌رسند.

البته، بسته به موقعیت و لحن صحبت، این کلمات می‌توانند معنی متفاوتی پیدا کنند، ولی به طور کلی در بیشتر فرهنگ‌ها تپل بودن در حدی ملایم، نشانه‌ای از سلامت یا جذابیت طبیعی است.

«تپل» واژه‌ای است برای توصیف حالت جسمی فرد یا شیء که نشان از کمی چاقی خوشایند و نرم بودن دارد و معمولاً حس صمیمیت، مهربانی و دوست‌داشتنی بودن را منتقل می‌کند.

ارجاع به لغت تپل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تپل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تپل

لغات نزدیک تپل

پیشنهاد بهبود معانی