attractive, charming, fetching, appealing, winsome, eye-catching, engrossing, catching, lovely, engaging, ravishing, prepossessing, winning
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مردی جذاب و بافرهنگ
a man of charm and cultivation
لبخند جذاب
winsome smile
زن جذاب و پرکرشمه
an attractive, flirtatious woman
پیشنهاد شغلیای که به من شده در ظاهر جذاب است.
The job I've been offered is superficially appealing.
کلمهی «جذاب» در زبان انگلیسی معمولاً به صورت attractive ترجمه میشود.
بسته به زمینه، معادلهای دیگری مثل charming، appealing، captivating یا حتی charismatic هم میتوانند مناسب باشند.
صفت «جذاب» به ویژگی یا خصوصیتی اشاره دارد که توجه دیگران را به خود جلب کرده و حس علاقه یا تحسین در آنها ایجاد میکند. این جذابیت میتواند ظاهری، رفتاری، فکری یا حتی احساسی باشد. مثلاً ممکن است چهرهی یک فرد زیبا، صدای گرم، هوش بالا یا حتی نحوهی صحبتکردنش برای دیگران جذاب به نظر برسد.
از نظر روانشناسی، جذابیت چیزی فراتر از زیبایی فیزیکی است. فاکتورهایی مثل اعتمادبهنفس، زبان بدن، لبخند، شوخطبعی، همدلی و حتی رایحهی بدن نیز میتوانند در جذاب بودن فرد نقش داشته باشند. گاهی اوقات یک فرد با ظاهر معمولی اما با شخصیت قوی و دلنشین، بسیار جذابتر از فردی با زیبایی صرف دیده میشود.
در دنیای بازاریابی و تبلیغات نیز مفهوم جذابیت کاربرد زیادی دارد. محصولاتی که طراحی زیبا، بستهبندی حرفهای، یا پیامهای احساسی و متقاعدکننده دارند، برای مشتریان جذابتر هستند. حتی در نوشتار، انتخاب واژههای گیرا و تصاویر ذهنی قوی باعث میشود یک متن «جذاب» باشد.
از لحاظ فرهنگی هم تعریف جذابیت میتواند متفاوت باشد. چیزی که در یک فرهنگ زیبا یا دلنشین به حساب میآید، شاید در فرهنگ دیگر عادی یا حتی نامطلوب باشد. اما در هر صورت، جذابیت یک نوع انرژی یا ویژگی است که باعث جلب توجه و ایجاد ارتباط مثبت با دیگران میشود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «جذاب» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جذاب