فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

حسن به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

نام مرد

فونتیک فارسی

hasan
اسم خاص

masculine proper noun, Hassan

حسن و حسین

Hassan & Hossein

جراح دست حسن را قطع کرد.

The surgeon amputated Hassan's hand.

نیکویی، خوبی

فونتیک فارسی

hosn
اسم

niceness, goodness, virtue, excellence

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

در اثبات حسن نیت سیاسی خود ممکن است دچار دشواری شوند.

They may have difficulty establishing their political bona fides.

حسن تعبیر

good interpretation, euphemism

نمونه‌جمله‌های بیشتر

دارای حسن نیت

well-intentioned

زیبایی

فونتیک فارسی

hosn
اسم

beauty, charm

حسن یک زن

a woman's beauty

حسن صورت

facial's beauty

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد حسن

  1. مترادف:
    جمال خوشگلی زیبایی صباحت وجاهت
    متضاد:
    قبح
  1. مترادف:
    خوب نیک نیکو
    متضاد:
    قبیح
  1. مترادف:
    زیبایی وجاهت جمال
  1. مترادف:
    مزیت امتیاز
  1. مترادف:
    خوبی نیکویی خوشی

ارجاع به لغت حسن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «حسن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حسن

لغات نزدیک حسن

پیشنهاد بهبود معانی