با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

حصار به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • دیوار
  • فونتیک فارسی

    hesaar
  • اسم
    fence, wall, paling, compass, corral, stockade, yard, paddock, kraal, fold, compound, pen
    • - او گاوها را در یک حصار و اسب‌ها را در حصاری دیگر نگه‌داری می‌کرد.

    • - He kept the cows in one corral and the horses in another.
    • - اسب از روی حصار پرید.

    • - The horse overed the fence.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد حصار

ارجاع به لغت حصار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «حصار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/حصار

لغات نزدیک حصار

پیشنهاد بهبود معانی