همچنین میتوان از خالکوبی کردن یا خالکوبی کردن بهجای خال کوبیدن استفاده کرد.
to tattoo
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او تصمیم گرفت که نقلقول مورد علاقهاش را روی بازویش خالکوبی کند.
She decided to tattoo her favorite quote on her arm.
او در حین سفر به نیوزیلند یاد گرفت که خال بکوبد.
She learned to tattoo while traveling in New Zealand.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «خال کوبیدن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خال کوبیدن