آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

خدنگ به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / khadang /

ادبی arrow, shaft

arrow

shaft

پیکان، تیر

نوک تیز خدنگ زخم عمیقی ایجاد کرد.

The arrow's sharp tip caused a deep wound.

خدنگ نیزه از نوع چوبی محکم ساخته شده بود.

The spear's shaft was made from a sturdy type of wood.

اسم
فونتیک فارسی / khadang /

straight, strong, erect

straight

strong

erect

استوار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خدنگ مانع از فرو ریختن پل شد.

The strong prevented the bridge from collapsing.

او را به‌خاطر حمایت بی‌وقفه‌اش خدنگ نامیدند.

They called him a straight for his unwavering support.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خدنگ

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت خدنگ

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خدنگ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خدنگ

لغات نزدیک خدنگ

پیشنهاد بهبود معانی