فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

دخترخوانده به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دختر به سرپرستی گرفته‌شده

فونتیک فارسی

dokhtar khaande
اسم

adopted daughter

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

او با افتخار دخترخوانده‌اش را به خانواده معرفی کرد.

She proudly introduced her adopted daughter to the family.

دخترخوانده‌ی آن‌ها شادی زیادی به زندگی‌شان آورده است.

Their adopted daughter has brought so much joy to their lives.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت دخترخوانده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دخترخوانده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دخترخوانده

لغات نزدیک دخترخوانده

پیشنهاد بهبود معانی