فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

دفتر راهنما به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • کاتالوگ
  • فونتیک فارسی

    daftare raahnamaa
  • اسم
    catalog, catalogue, directory
    • - او ساعت‌های زیادی را با ورق زدن دفتر راهنما گذراند.

    • - She spent hours flipping through the catalog.
    • - باید یک دفتر راهنمای جدید برای محصولات خانگی فروشگاهم سفارش بدهم.

    • - I need to order a new catalog of home goods for my store.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت دفتر راهنما

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دفتر راهنما» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دفتر راهنما

لغات نزدیک دفتر راهنما

پیشنهاد بهبود معانی