فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

دوست‌پسر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • شریک عاطفی مذکر
  • فونتیک فارسی

    doos(t) pesar
  • اسم
    boyfriend, friend, date
    • - او دوست پسر خود را ول کرد.

    • - She chucked her boyfriend.
    • - او دوست پسر خود را ترک کرد و با پسرعمویش ازدواج کرد.

    • - She ditched her boyfriend and married her cousin.
    • - وقت گذراندن با دوست‌پسرم را دوست دارم؛ او همیشه مرا می‌خنداند.

    • - I love spending time with my boyfriend; he always makes me laugh.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت دوست‌پسر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دوست‌پسر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دوست‌پسر

پیشنهاد بهبود معانی