آخرین به‌روزرسانی:

دیگچه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / digche /

small pot, saucepan

دیگ کوچک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

سرآشپز از یک دیگچه برای پختن سس استفاده کرد.

The chef used a small pot to cook the sauce.

او دیگچه‌ای را روی اجاق گاز گذاشت تا برای پاستا آب بجوشاند.

He placed a small pot on the stove to boil water for the pasta.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت دیگچه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دیگچه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دیگچه

لغات نزدیک دیگچه

پیشنهاد بهبود معانی