آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

ریاست به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / riyaasat /

directorship, headship, chairmanship, wardenship, presidency

directorship

headship

chairmanship

wardenship

presidency

رئیس بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

آن‌ها توافق کردند که ریاست نوبتی باشد.

They agreed on a rotation of chairmanship.

ریاست کمیته به یک عضو جدید داده شد.

The chairmanship of the committee was handed over to a new member.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ریاست

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت ریاست

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ریاست» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ریاست

لغات نزدیک ریاست

پیشنهاد بهبود معانی