تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- دخترک با تمسخر زبان خود را بیرون آورد.
- کنشهای ثانوی زبان
- نرمتن با زبان خود توانست از بافتهای نرم شکار خود تغذیه کند.
- زبان حلزون برای کارهای تغذیهای آن ضروری است.
- سرآشپز غذایی خوشمزه از زبان گاو برای منوی ویژه تهیه کرد.
- در برخی فرهنگها، زبان خوک یک خوراکی لذیذ محسوب میشود.
- از زبان من نقل نکن، از من نشنیده بگیر.
- زبان چرب و نرم فروشنده در ما اثری نکرد.
- فستدیکشنری راهنمایی جامع برای زبان انگلیسی است.
- کتابی که به دو زبان نوشته شده است.
- زبان پلی بین دو فرهنگ است.
- یادگیری زبان میتواند فرصتهای شغلی زیادی را فراهم کند.
- او بهطور روان به چند زبان صحبت میکند.
- او در کلاس شیرینیپزی طرز تهیهی شیرین زبان را یاد گرفت.
- منوی دسر حاوی شیرینی زبان بود که بسیاری از مهمانان را شگفتزده کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «زبان» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/زبان