oppression, tyranny, atrocity, injustice, inhumanity, injury
oppression
tyranny
atrocity
injustice
inhumanity
injury
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
تاریخ مردم رومنی داستان مقاومت و تابآوری در برابر قرنها آزار و ستم است.
The history of the Rom people is a story of resilience and adaptation in the face of centuries of persecution and oppression.
مردمی که زیر بار ستم خرد شده بودند
a people ground by tyranny
کلمهی «ستم» در زبان انگلیسی به oppression یا در معنایی سادهتر injustice ترجمه میشود.
این واژه در زبان فارسی تاریخی طولانی و بار معنایی بسیار سنگینی دارد. «ستم» به رفتاری گفته میشود که در آن عدالت، انصاف و برابری رعایت نمیشود و فرد یا گروهی به ناحق تحت فشار، ظلم یا رفتار ناعادلانه قرار میگیرند. از نظر زبانشناختی، این کلمه اغلب با واژههایی چون «ظلم»، «بیعدالتی» و «اجحاف» همخانواده و هممعناست، اما در فارسی، «ستم» لحنی شاعرانهتر و در عین حال عاطفیتر از معادلهای دیگر دارد.
از منظر فردی، «ستم» تجربهای است که میتواند روان انسان را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. فردی که ستمی را تجربه میکند، معمولاً دچار احساس ناتوانی، خشم و اندوه میشود. این تجربه ممکن است در قالب بیعدالتیهای کوچک روزمره بروز پیدا کند؛ برای مثال، هنگامی که حقی از فردی ضایع میشود یا شرایطی نابرابر بر او تحمیل میگردد. در این حالت، ستم صرفاً یک رویداد بیرونی نیست، بلکه زخمی عمیق در احساس ارزشمندی و کرامت انسانی فرد ایجاد میکند. همین اثر روانی است که سبب میشود واژهی «ستم» در ادبیات فارسی بار عاطفی بسیار قدرتمندی داشته باشد.
از منظر اجتماعی، «ستم» پدیدهای است که فراتر از فرد عمل میکند و گروهها یا جامعهها را درگیر میسازد. در روابط اجتماعی، زمانی که برابری و حقوق متقابل رعایت نمیشود، احساس ستم در میان مردم شکل میگیرد. این احساس میتواند پیامدهای گستردهای همچون کاهش اعتماد، افزایش تنشها و حتی فروپاشی روابط اجتماعی داشته باشد. در محیطهای کاری، ستم میتواند به صورت تبعیض یا بیعدالتی در توزیع فرصتها و منابع ظاهر شود و نتیجهی آن نارضایتی عمیق کارکنان و کاهش بهرهوری باشد. بنابراین، ستم مفهومی است که هم در مقیاس خرد و هم در مقیاس کلان اثرات منفی فراوانی دارد.
از دیدگاه ادبی، «ستم» یکی از پرکاربردترین مفاهیم در شعر و نثر فارسی است. شاعران بزرگی همچون حافظ، سعدی و فردوسی بارها از این واژه برای بیان اندوهها، بیعدالتیها و رنجهای انسانی استفاده کردهاند. در اشعار عاشقانه، گاه معشوق به «ستمگر» توصیف شده و دل عاشق «ستمدیده» معرفی میشود؛ این کاربرد نشاندهندهی قدرت استعاری این واژه است که از معنای اجتماعی به حوزهی احساسات فردی نیز کشیده میشود. در ادبیات حماسی، ستم همواره نیرویی منفی است که باید با آن مبارزه کرد، و همین تصویرسازیها سبب شده که واژهی «ستم» علاوه بر جنبهی توصیفی، جنبهای اخلاقی نیز پیدا کند.
از منظر زبانشناسی، «ستم» واژهای کوتاه و پرطنین است که قدرت و سنگینی معنای خود را در همان چند حرف ساده حمل میکند. این ویژگی آوایی باعث میشود هنگام شنیدن یا خواندن آن، نوعی احساس سختی و تلخی به مخاطب منتقل شود. در ترکیبهای فارسی نیز این واژه بسیار زایا بوده است؛ نمونههایی مانند «ستمگر»، «ستمدیده»، «ستمکاری» و «ستمپیشه» نشان میدهد که چگونه میتوان از ریشهی اصلی «ستم» واژگان متنوعی با بار معنایی متفاوت ساخت. به همین دلیل، «ستم» نه تنها مفهومی اخلاقی و اجتماعی است، بلکه از نظر زبانشناختی نیز واژهای غنی و تأثیرگذار به شمار میآید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ستم» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ستم