twilight, sunrise, dawning, daybreak, dawn, aurora, sunup, gloaming
درست هنگام سحر
at the crack of dawn
دیشب تا سحر بیدار ماندم.
Last night, I stayed awake until dawn.
ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز
o,bird of dawn, learn love from the moth
witchcraft, black magic, magic, wizardry, abracadabra, sorcery
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
من به سحر و جادو اعتقاد ندارم.
I don't believe in magic.
کتابهای او علاقهی مردم را به سحر و جادو احیا کرد.
His books revived the people's interest in magic.
اسم «سحر» یکی از نامهای دلنشین، پررمز و شاعرانه در زبان فارسی و عربی است که ریشه در طبیعت و زمانهای خاص روز دارد. این واژه به معنای دمِ صبح، بامداد پیش از طلوع آفتاب یا همان لحظههای جادویی پیش از سپیدهدم است؛ زمانی که جهان در سکوتی خاص و روحنواز غرق شده و آغاز یک روز تازه در حال شکلگیریست.
در زبان انگلیسی، معادل معنایی اسم «سحر» "dawn" یا "early morning" است، اما اگر بخواهیم جنبهی شاعرانه و جادویی آن را منتقل کنیم، ترکیبهایی مانند "magical dawn" یا "mystical morning light" به تصویر نزدیکتری از این واژه اشاره دارند. البته در میان انگلیسیزبانان، نام Sahar نیز اغلب به صورت رسمی و بدون ترجمه مورد استفاده قرار میگیرد، چرا که از لحاظ آوایی و معنایی، جذابیت خاصی دارد و در فرهنگهای مختلف، بهویژه خاورمیانه، شناختهشده است.
در فرهنگ فارسی و اسلامی، سحر نهتنها یک لحظهی زمانی بلکه مفهومی عرفانی و معنوی دارد. در باورهای سنتی، این ساعت از روز برای نیایش، دعا و خلوت با خدا مناسبترین زمان به شمار میرود. در اشعار کلاسیک فارسی، سحر نماد بیداری، رازگویی، نغمهی بلبل، و لحظهی امید به گشایش بوده است. کسی که نام «سحر» را دارد، معمولاً با ویژگیهایی مثل آرامش، لطافت، روحانیت، و تأثیرگذاری خاص در ذهن اطرافیان تداعی میشود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سحر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سحر