آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

سرزنش به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / sarzanesh /

blame, reprimand, censure, taunt, admonition, accusation, reproval, reproach, remonstrance, reproof, chastisement, stricture, scolding, upbraiding, carping, rebuke, talking-to, tongue-lashing

blame

reprimand

censure

taunt

admonition

accusation

reproval

reproach

remonstrance

reproof

chastisement

stricture

scolding

upbraiding

carping

rebuke

talking-to

tongue-lashing

ملامت، نکوهش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

زری با سرزنش شدید او را آزار داد.

Zarry stung him with sharp reproach.

او در طفره رفتن مهارت داشت؛ همیشه قادر بود سرزنش را به گردن شخص دیگری بیندازد.

She was skilled at deflection, always able to redirect blame onto someone else.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سرزنش

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
متضاد:

ارجاع به لغت سرزنش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سرزنش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرزنش

لغات نزدیک سرزنش

پیشنهاد بهبود معانی