then, next, thereafter, afterwards
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کشتی مشتعل یک ساعت بر روی آب ماند؛ سپس فرو رفت.
The burning ship stayed afloat for an hour and then sank.
راننده دو بار چراغها را خاموش و روشن کرد و سپس ماشین را متوقف کرد.
The driver blinked his lights twice and then stopped the car.
کلمهی «سپس» در زبان انگلیسی به then یا گاهی after that ترجمه میشود.
«سپس» یک قید زمان است که برای بیان توالی یا ترتیب رویدادها به کار میرود. این واژه در زبان فارسی نقش مهمی در ساختاردهی به روایت، توصیف یا دستورالعمل ایفا میکند. وقتی ما از «سپس» استفاده میکنیم، به مخاطب میفهمانیم که اتفاق بعدی چه بوده یا باید چه باشد، بنابراین این واژه نقش کلیدی در ایجاد پیوستگی معنایی در متن یا گفتار دارد.
برای مثال، در جملهی «اول دستهایت را بشوی، سپس غذا بخور»، واژهی «سپس» روشن میسازد که دو عمل باید به ترتیب انجام شوند، نه همزمان. در نوشتارهای روایی، مثل داستاننویسی یا شرح حال، «سپس» کمک میکند روایت انسجام و خط سیر زمانی مشخصی داشته باشد: «او وارد اتاق شد، کمی مکث کرد، سپس شروع به صحبت کرد.» این توالی باعث میشود خواننده بهتر در جریان رویدادها قرار بگیرد.
از لحاظ معناشناختی، «سپس» با واژگان دیگری مانند «بعد»، «آنگاه»، و «بعد از آن» همخانواده و هممعناست، اما نسبت به بعضی از آنها رسمیتر و نوشتاریتر به نظر میرسد. استفاده از «سپس» در متنهای رسمی، علمی یا ادبی، به جای «بعد» یا «اون وقت»، نوشتار را شکیلتر و ساختیافتهتر جلوه میدهد.
نکتهی جالب این است که «سپس» نهتنها در نظم زمانی، بلکه گاهی در استدلال یا بیان مراحل فکری نیز کاربرد دارد. مثلاً در نوشتارهای تحلیلی یا استدلالی میخوانیم: «ابتدا به بررسی فرضیهها میپردازیم، سپس نتایج آزمایش را تحلیل میکنیم». در اینجا «سپس» کمک میکند ذهن خواننده از یک گام منطقی به گام بعدی منتقل شود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سپس» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سپس