to talk, to associate, to speak, to visit, to chat, to converse, to discuss, to gab, to gabble, to address, to consult
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
من به او بهخاطر تواناییاش در صحبت کردن به چندین زبان مانند آب خوردن حسادت میکردم.
I envied him for his ability to effortlessly speak multiple languages.
معلم مجبور شد به پسرها یادآوری کند که صحبت کردن در مورد نگرانیهایشان در کلاس بیموقع است.
The teacher had to remind the boys that it was inappropriate to talk about their willies in class.
توانایی صحبت کردن به زبان اسپانیایی راه مرا هموار کرد.
Being able to speak Spanish smoothed my path.
کلمهی «صحبت کردن» در زبان انگلیسی به "talking" یا "speaking" ترجمه میشود.
صحبت کردن یکی از اصلیترین روشهای برقراری ارتباط میان انسانهاست. این فرایند شامل تولید صدا از طریق اندامهای گفتاری مانند تارهای صوتی، زبان، لبها و دهان میشود که در قالب کلمات و جملات معنادار شکل میگیرند. انسانها از طریق صحبت کردن میتوانند احساسات، نیازها، افکار و اطلاعات خود را با دیگران در میان بگذارند و روابط اجتماعی خود را شکل دهند یا تقویت کنند.
صحبت کردن میتواند به صورت رسمی یا غیررسمی باشد. مکالمات روزمره، سخنرانیها، گفتوگوهای کاری، جلسات آموزشی، مصاحبهها و گفتوگوهای خانوادگی همگی نمونههایی از موقعیتهایی هستند که صحبت کردن در آنها نقش محوری دارد. این مهارت نه تنها شامل تولید کلمات است، بلکه عوامل مهم دیگری مانند لحن صدا، سرعت گفتار، زبان بدن، نگاه و حتی مکثها نیز در انتقال پیام مؤثرند.
یادگیری صحبت کردن مؤثر به مهارتهایی مثل گوش دادن فعال، انتخاب درست واژگان، آگاهی از موقعیت و مخاطب، و توانایی کنترل احساسات نیاز دارد. در بسیاری از فرهنگها، صحبت کردن مؤدبانه، روشن و دقیق نشانهی احترام و بلوغ اجتماعی است. همچنین، آموزش صحیح این مهارت از کودکی پایهگذار توانایی فرد در ایجاد ارتباطات سالم در آینده خواهد بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «صحبت کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/صحبت کردن