آخرین به‌روزرسانی:

ضخامت به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / zekhaamat, zakhaamat /

thickness, diameter, coarseness, bulkiness

ضخامت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

پارچه‌هایی به یک ضخامت

fabrics of like thickness

نجار ضخامت تخته را اندازه گرفت.

The carpenter measured the thickness of the board.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ضخامت

  1. مترادف:
    درشتی ستبرا ستبری قطر کلفتی
  1. مترادف:
    چاقی فربهی

ارجاع به لغت ضخامت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ضخامت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ضخامت

لغات نزدیک ضخامت

پیشنهاد بهبود معانی