آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

طرد کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / tard kardan /

to reject, to banish, to excommunicate, to exclude, to ostracize, to shut out, to deny, to boycott, to disown, to expel, to flout, to repudiate

to reject

to banish

to excommunicate

to exclude

to ostracize

to shut out

to deny

to boycott

to disown

to expel

to flout

to repudiate

راندن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

او را از گروه خود طرد کردند.

They excluded him from their group.

بعد از مشاجره تصمیم گرفت او را از زندگی خود طرد کند.

He decided to exclude her from his life after the argument.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد طرد کردن

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مطرود کردن دور کردن از خود راندن
مترادف:

ارجاع به لغت طرد کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «طرد کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/طرد کردن

لغات نزدیک طرد کردن

پیشنهاد بهبود معانی