آخرین به‌روزرسانی:

فاتح به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

پیروز

فونتیک فارسی

faateh
اسم صفت

victorious, winner, victor, conqueror, vanquisher, triumphant, winning, on top, champion, conquering

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

ارتش فاتح در شهر رژه رفت.

The triumphant army marched through the city.

دلاور فاتح از جنگ برگشت.

The conquering hero returned from battle.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فاتح

  1. مترادف:
    پیروز پیروزمند جهانگشا جهانگیر چیره غالب فایق فیروز فیروزمند قاهر مظفر منصور ناصر
    متضاد:
    مغلوب

ارجاع به لغت فاتح

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فاتح» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فاتح

لغات نزدیک فاتح

پیشنهاد بهبود معانی