آخرین به‌روزرسانی:

فراش به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی / faraash /

ferash, office-boy, servant, footman, peon, valet

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
فونتیک فارسی / faraash /

bed

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فراش

  1. مترادف:
    بستر خدمتکار رختخواب فرش
  1. مترادف:
    پیشخدمت پیشکار خدمتگزار مستخدم ملازم نوکر
  1. مترادف:
    فرش‌باف
  1. مترادف:
    پیک نامه‌رسان

ارجاع به لغت فراش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فراش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فراش

لغات نزدیک فراش

پیشنهاد بهبود معانی