فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

فیض به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

سود، بهره، برکت

فونتیک فارسی

feyz
اسم

grace, blessing, bounty, profusion, profit, emanation, benignity, treat, favor

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

فیض‌بخش

blessed

فیض بردن

to benefit

نمونه‌جمله‌های بیشتر

فیض دیدار او

the grace of visiting her

خانواده‌ی پرمهر فیضی حقیقی است.

A loving family is a true blessing.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فیض

  1. مترادف:
    بخشش برکت تفضل عنایت فضل سرشار فراوانی لبریز لطف

ارجاع به لغت فیض

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فیض» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فیض

لغات نزدیک فیض

پیشنهاد بهبود معانی