blessing, manna, bounty
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
نانی که صبح خوردیم طعم برکتی از بهشت را میداد.
The bread we ate in the morning tasted like manna from heaven.
باران برای منطقهی دچار خشکسالی برکت بود.
The rain was a blessing for the drought-stricken region.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «برکت» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/برکت