۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

قطع به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی / ghat' /

cutting, amputation, interruption, severance, setting, fixing, formcut, size

فونتیک فارسی / ghat' /

piece, section, part, segment, tract, plot, fragment of an elegy(often an an independent poem), continent

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

برق outage

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد قطع

  1. مترادف:
    انقطاع برش جدایی فک
    متضاد:
    وصل
  1. مترادف:
    بریده جدا گسسته گسیخته
  1. مترادف:
    بریدن گسستن گسیختن
  1. مترادف:
    بریدگی گسیختگی
  1. مترادف:
    قطعه
  1. مترادف:
    اندازه قالب
  1. مترادف:
    یقین

ارجاع به لغت قطع

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «قطع» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قطع

لغات نزدیک قطع

پیشنهاد بهبود معانی