با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

قطع به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • فونتیک فارسی

    ghat'
  • cutting, amputation, interruption, severance, setting, fixing, formcut, size
  • piece, section, part, segment, tract, plot, fragment of an elegy(often an an independent poem), continent
  • برق outage
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد قطع

ارجاع به لغت قطع

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «قطع» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/قطع

پیشنهاد بهبود معانی