to knead, to massage, to rub, to rub down
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بهآرامی عضلات پشتش را ماساژ داد.
she gently kneaded the muscles in his back.
پلکش را بهآرامی ماساژ داد.
She gently massaged her eyewinker.
کلمهی «ماساژ دادن» در انگلیسی به massaging یا giving a massage ترجمه میشود.
ماساژ دادن یک روش درمانی و آرامشبخش است که در آن فرد با استفاده از فشارهای مختلف به عضلات و بافتهای نرم بدن، به بهبود سلامت جسمی و روانی کمک میکند. این عمل معمولاً توسط فردی متخصص در این زمینه انجام میشود، اگرچه در برخی مواقع افراد خود نیز میتوانند به یکدیگر ماساژ دهند. ماساژ دادن میتواند شامل تکنیکهای مختلفی مانند فشار ملایم، مالش، لرزش یا کشش عضلات باشد که هرکدام هدف خاصی دارند.
از مهمترین فواید ماساژ دادن میتوان به کاهش استرس، بهبود گردش خون، کاهش دردهای عضلانی و مفصلی، افزایش انعطافپذیری، و بهبود کیفیت خواب اشاره کرد. بسیاری از افراد برای رفع خستگی، بهبود وضعیت جسمانی و حتی برای درمان برخی مشکلات پزشکی از ماساژ استفاده میکنند. ماساژ میتواند به تسکین دردهای مزمن مانند کمردرد، دردهای گردن و شانه، و مشکلات مرتبط با گرفتگی عضلات کمک کند.
ماساژ دادن همچنین در برخی از روشهای درمانی و ورزشها مانند فیزیوتراپی و ورزشهای حرفهای برای کمک به بازتوانی بدن و کاهش آسیبهای ورزشی استفاده میشود. در این موارد، ماساژ میتواند به بازسازی بافتهای آسیبدیده کمک کند و زمان بهبودی را کاهش دهد.
در فرهنگهای مختلف، ماساژ دادن به عنوان یک راهکار برای آرامش ذهن و بدن شناخته شده است. برای مثال، در فرهنگهای آسیایی، ماساژهایی مانند تای ماساژ، شیاتسو، یا ماساژ تایلندی به طور گستردهای برای کمک به بهبود سلامت و تقویت انرژی بدن انجام میشود. این روشها معمولاً ترکیبی از فشار به نقاط خاص بدن و حرکات کششی هستند که به تعادل انرژی در بدن کمک میکنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ماساژ دادن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ماساژ دادن