فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

مداد به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • وسیله‌ی نوشتن
  • فونتیک فارسی

    medaad
  • اسم
    pencil, lead pencil
    • - او دور اسم من با مداد قرمز دایره کشید.

    • - He circled my name with a red pencil.
    • - نامه‌ای که با مداد نوشته شده

    • - a pencil-written letter
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد مداد

ارجاع به لغت مداد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مداد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مداد

پیشنهاد بهبود معانی