آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: شنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۴

    مشکی به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم صفت
    فونتیک فارسی / meshki /

    رنگ black, ebony, inky, raven, sable, pitchy, blackish, swart, tenebrous

    black

    ebony

    inky

    raven

    sable

    pitchy

    blackish

    swart

    tenebrous

    سیاه

    مشکی نشان سوگواری است.

    Black is a sign of mourning.

    موی مشکی گربه براق و صاف بود.

    The ebony of the cat's fur was sleek and glossy.

    صفت
    فونتیک فارسی / moshki /

    musky, aromatic, fragrant

    musky

    aromatic

    fragrant

    مربوط به مشک

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    عطر مشکی شمع بسیار آرامش‌بخش بود.

    The musky aroma of the candle was very relaxing.

    عطر معطر مشک، لوکس بودن محصول را افزایش داد.

    The aromatic musk aroma enhanced the luxury of the product.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد مشکی

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    تار تیره سیاه قره
    متضاد:
    سفید

    سوال‌های رایج مشکی

    مشکی به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «مشکی» در زبان انگلیسی به black ترجمه می‌شود.

    مشکی یکی از رنگ‌های پایه و بنیادین در طبیعت و هنر است، رنگی که برخلاف بسیاری از رنگ‌ها، حاصل نبودن نور است. در طیف رنگ‌ها، مشکی تمام نورها را جذب کرده و هیچ‌کدام را بازتاب نمی‌دهد؛ به همین دلیل نیز یکی از قوی‌ترین و در عین حال پیچیده‌ترین رنگ‌ها در فرهنگ‌های مختلف به شمار می‌رود.

    در جهان مد و فشن، مشکی همواره به‌عنوان رنگی شیک، بی‌زمان و حرفه‌ای شناخته می‌شود. یک لباس مشکی می‌تواند به‌راحتی ظاهری مجلل، مینیمال یا حتی رازآلود ایجاد کند. به‌ویژه «لباس مشکی کوچک» یا little black dress در فرهنگ غربی، نمادی از سادگیِ شیک و جذابیت زنانه است. این رنگ در لباس‌های رسمی و کاری نیز به‌وفور دیده می‌شود، زیرا حس جدیت، اقتدار و وقار را منتقل می‌کند. همچنین در طراحی داخلی، استفاده از رنگ مشکی می‌تواند باعث ایجاد کنتراست، عمق و تمرکز در فضا شود، به‌خصوص وقتی با رنگ‌های روشن ترکیب گردد.

    اما مشکی صرفاً یک انتخاب زیباشناختی نیست؛ بلکه بار معنایی و روانی خاصی نیز دارد. در بسیاری از فرهنگ‌ها، مشکی رنگ سوگ، مرگ و اندوه است. پوشیدن لباس مشکی در مراسم ختم، به نوعی ابراز احترام و همدردی با بازماندگان محسوب می‌شود. با این حال، در کنار این مفاهیم، مشکی همچنین می‌تواند نماد قدرت، استقلال، رمزآلود بودن یا حتی طغیان باشد. مثلاً در فیلم‌ها یا داستان‌ها، اغلب شخصیت‌های مرموز یا ضدقهرمان‌ها در پوشش‌های مشکی ظاهر می‌شوند که القاکننده‌ی شکوه و پیچیدگی شخصیت آن‌هاست.

    در روان‌شناسی رنگ‌ها، مشکی می‌تواند نشان‌دهنده‌ی میل به کنترل، درون‌گرایی، محافظه‌کاری یا حتی نیاز به مرزگذاری باشد. بسیاری از افراد با انتخاب رنگ مشکی در پوشش یا وسایل شخصی‌شان، تلاش می‌کنند فضای امنی برای خود بسازند یا جلوه‌ای جدی و کنترل‌شده از خود ارائه دهند. شاید به همین دلیل است که مشکی همواره رنگی با بار احساسی قوی باقی مانده است؛ رنگی که می‌تواند هم نشانه‌ی غم باشد و هم نمادی از قدرت، هم نشان فروتنی و هم جلوه‌ای از شکوه.

    مشکی یا مشگی - کدام درست است؟

    شکل درست و معیار این واژه «مشکی» است. این واژه صفت است و به معنای «مربوط به مشک» یا «رنگ سیاه مانند مشک» به کار می‌رود، مانند «کفش مشکی» یا «عطر مشکی».

    نوشتن آن به صورت «مشگی» نادرست است و در زبان معیار فارسی پذیرفته نیست.

    ارجاع به لغت مشکی

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «مشکی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مشکی

    لغات نزدیک مشکی

    • - مشکوک شدن
    • - مشکوک کننده
    • - مشکی
    • - مشکیجه
    • - مشکین
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.