امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مهین به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

نام زن

فونتیک فارسی

mahin
اسم خاص
feminine proper noun, Mahin

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- ولخرجی مهین وضع مالی شوهرش را خراب کرد.

- Mahin's wastefulness ruined her husband.

- برآوردن همه‌ی خواسته‌های مهین برای شوهرش غیر‌ممکن بود.

- It was impossible for the husband to satisfy all of Mahin's wants.
بزرگتر

فونتیک فارسی

mehin
صفت
major, senior, elder, maximum

- مسئله‌ای مهین

- a major problem

- درگیری مهین

- major conflict
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مهین

  1. مترادف:
    خوار زبون
    متضاد:
    کهین
  1. مترادف:
    سست ضعیف
  1. مترادف:
    بزرگ‌تر بزرگ بزرگترین

ارجاع به لغت مهین

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مهین» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مهین

لغات نزدیک مهین

پیشنهاد بهبود معانی