فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
مواظبت به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
محافظت، مراقبت
فونتیک فارسی
movaazebat
اسم
attentiveness, taking care of, watchfulness, vigilance, caution, guarding, precaution, alertness, being on the lookout, being on one's guard
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- در دنیای امروز، مواظبت در برابر تهدیدات سایبری از همیشه مهم‌تر است.
- In today's world, vigilance against cyber threats is more important than ever.
- مواظبت او از کودکان به آن‌ها این امکان را داد که به‌طور ایمن در پارک بازی کنند.
- Her watchfulness over the children allowed them to play safely in the park.
نگهداری، پرستاری
فونتیک فارسی
movaazebat
اسم
taking care of, looking after, keeping, nursing
- مواظبت از باغچه به سرگرمی مورد علاقه‌ی من تبدیل شده است.
- Taking care of the garden has become my favorite hobby.
- مواظبت مفید نیاز به مهارت‌های تخصصی و همدلی دارد.
- Effective nursing requires both technical skills and empathy.
مترادف و متضاد مواظبت
-
مترادف:پاسداری توجه حراست محارست محافظت مراعات مراقبت نگهبانی نگهداری
-
مترادف:پاییدن نگهبانی کردن مراقبت کردن
ارجاع به لغت مواظبت
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «مواظبت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مواظبت
لغات نزدیک مواظبت
- - مواظب کسی بودن از دور
- - مواظب کسی بودن به طور مخفیانه
- - مواظبت
- - مواظبت کردن
- - مواعد